تثلیث – چند نکتهٔ بنیادی
مسیحیان به خدای واحدی ایمان دارند که پدر، پسر و روحالقدس است.
واژهٔ «تثلیث» بهطور سنتی هنگام سخن گفتن دربارهٔ خدا و قدوسیت او بهکار میرود، هرچند که این واژه در کتاب مقدس نیامده است. این آموزهٔ ایمانی چنان برای کلیسا اهمیت دارد که کسانی که آن را انکار کردهاند، در سنت مسیحی هرگز مسیحی بهشمار نیامدهاند. اما موضوع از چه قرار است؟
هدف این معرفی کوتاه، پرداختن عمیق به این موضوع مهم نیست؛ زیرا بسیاری از رسالههای مربوط به ایمان مسیحی که بهدست شخصیتهای بزرگ تاریخ کلیسا نوشته شدهاند - برای نمونه اثر بزرگ یکی از پدران کلیسا، آگوستینوس - پیشتر این کار را انجام دادهاند. با این حال، شرحی که تنها به مبانی بپردازد نیز میتواند سودمند و راهگشا باشد.
نقطهٔ آغاز
از همان ابتدا، مسیحیان ایمان عهد عتیق را اعتراف کردهاند: تنها یک خدا وجود دارد. این همان اعتراف اسرائیل است، و برای نمونه، پولس رسول نیز در آن سهیم است.
«بشنو، ای اسرائیل: یهوه، خدای ما، خداوندِ یکتاست»
(تثنیه ۴:۶).«زیرا هرچند هستند آنان که خدایان خوانده میشوند، چه در زمین و چه در آسمان - چنانکه بهواقع نیز مردمان را ’خدایانِ‘ بسیار و ’خداوندانِ‘ بسیار است - امّا ما را تنها یک خداست، یعنی پدر، که همه چیز از اوست و ما برای او هستیم؛ و تنها یک خداوند است، یعنی عیسی مسیح، که همه چیز به واسطۀ او پدید آمده و ما به واسطۀ او هستیم»
(اول قرنتیان ۵:۸-۶).
اگرچه تمام عهد جدید این اصل بنیادی را روشنتر میسازد، در عین حال از پدر، پسر و روحالقدس نیز سخن میگوید.
«آنگاه عیسی نزدیک آمد و به ایشان فرمود: تمامی قدرت در آسمان و بر زمین به من سپرده شده است. پس بروید و همۀ قومها را شاگرد سازید و ایشان را به نام پدر و پسر و روحالقدس تعمید دهید و به آنان تعلیم دهید که هرآنچه به شما فرمان دادهام، به جا آورند. اینک من هر روزه تا پایان این عصر با شما هستم!» (متی ۱۸:۲۸-۲۰).
«فیض خداوندْ عیسی مسیح، محبت خدا و رفاقتِ روحالقدس با همۀ شما باد»
(دوم قرنتیان ۱۴:۱۳).
بنابراین تنها یک خدا وجود دارد، اما با این حال دربارهٔ پدر، پسر و روحالقدس سخن میگوییم. هر دو دیدگاه باید در نظر نگاه داشته شوند؛ پدر خداست، مسیح خداست، روحالقدس خداست. گمان نمیکنم کسی که کتاب مقدس را میخواند، در الوهیت خدا تردید کند. عهد جدید نیز بهروشنی تعلیم میدهد که عیسی مسیح، پسر خدا، خود خداست:
«هیچکس هرگز خدا را ندیده است. امّا آن پسر یگانه که در آغوش پدر است، همان او را شناسانید»
(یوحنا ۱۸:۱).«همچنین میدانیم که پسر خدا آمده و به ما بصیرت بخشیده تا حق را بشناسیم، و ما در او هستیم که حق است، یعنی در پسر او عیسی مسیح. اوست خدای حق و حیات جاویدان» (اول یوحنا ۲۰:۵). «زیرا الوهیت با همۀ کمالش به صورت جسمانی در مسیح ساکن است»
(کولسیان ۹:۲).
در خودِ عهد عتیق نیز از روحِ خدا یاد شده است، همان روحی که او به قوم خود میبخشد:
«و دلی تازه به شما خواهم بخشید و روحی تازه در اندرونتان خواهم نهاد و دل سنگی را از پیکر شما به در آورده، دلی گوشتین به شما خواهم داد. روحِ خود را در اندرونتان خواهم نهاد و شما را به فرایض خود سالک خواهم گردانید، و شما قوانین مرا نگاه خواهید داشت و آنها را به جا خواهید آورد»
(حزقیال ۲۶:۳۶-۳۷).
برای نمونه، در نامه به افسسیان بهصراحت بیان شده است که روحالقدس نیرویی شبیه به جاذبه نیست - زیرا در آن صورت اندوهگین نمیشد - بلکه شخص است. در قسمتی از رساله افسسیان آمده است:
«روح قدّوس خدا را که بدان برای روز رهایی مهر شدهاید، غمگین مسازید»
(افسسیان ۳۰:۴).
کتاب اعمال رسولان روایت میکند که حنانیا و سفیره به روحالقدس دروغ گفتند - بهعبارتی، به خدا - و داوری شایستهٔ خود را دریافت کردند.
«پطرس به او گفت: ای حَنانیا، چرا گذاشتی شیطان دلت را چنین پر سازد که به روحالقدس دروغ بگویی و بخشی از بهای زمین را برای خود نگاه داری؟»
(اعمال رسولان ۳:۵).
ازاینرو، پدر خداست، مسیح خداست، و روحالقدس نیز خداست. و بااینحال، تنها یک خدا وجود دارد. خدایی یگانه که در سه شخص ظهور یافته است.
پدر، پسر و روحالقدس یکدیگر را بر انسان مکشوف میسازند
دختری جوان که بهتازگی نجات یافته بود، با سردرگمی پرسید که آیا باید به پدر دعا کند یا به پسر یا به روحالقدس. مادربزرگش پاسخی ساده اما جاننواز داد: «به هر کدام که خواستی دعا کن؛ خودشان با هم خواهند دانست چه کسی یاریت دهد». اکنون که به کتاب مقدس بازمیگردیم، درمییابیم که این پاسخ تا چه اندازه درست و نیکو بوده است.
بر اساس سخن پسرِ خدا، عیسی، ما بدون پدر نمیتوانیم پسر را بشناسیم.
«در آن وقت، عیسی اظهار داشت: ای پدر، مالک آسمان و زمین، تو را میستایم که این حقایق را از دانایان و خردمندان پنهان داشته و بر کودکان آشکار کردهای»
(متی ۲۵:۱۱).«عیسی گفت: خوشا به حال تو، ای شَمعون، پسر یونا! زیرا این حقیقت را جسم و خون بر تو آشکار نکرد، بلکه پدر من که در آسمان است»
(متی ۱۷:۱۶).
از سوی دیگر، بدون عیسی نیز نمیتوانیم پدر را بشناسیم:
«پدرم همه چیز را به من سپرده است. هیچکس پسر را نمیشناسد جز پدر، و هیچکس پدر را نمیشناسد جز پسر، و آنان که پسر بخواهد او را بر ایشان آشکار سازد»
(متی ۲۷:۱۱).«عیسی به او گفت: من راه و راستی و حیات هستم؛ هیچکس جز به واسطۀ من، نزد پدر نمیآید»
(یوحنا ۶:۱۴).
و هیچکس نمیتواند بدون روحالقدس از سوی خدا لمس شود:
«چرا که شما روح بندگی را نیافتهاید تا باز ترسان باشید، بلکه روح پسرخواندگی را یافتهاید که به واسطۀ آن ندا درمیدهیم: اَبّا، پدر»
(رومیان ۱۵:۸).
«پس به شما میگویم که هر که به واسطۀ روحِ خدا سخن گوید، عیسی را لعن نمیکند، و هیچکس جز به واسطۀ روحالقدس نمیتواند بگوید عیسی خداوند است»
(اول قرنتیان ۳:۱۲).
ازاینرو، پدر، پسر و روحالقدس، یکدیگر را بر ما مکشوف کرده و جلال میدهند.
چگونه میتوانیم آغاز به درک این راز کنیم؟
فیلیپ کری در کتاب ارزشمند خود «خبر خوش برای مسیحیان نگران»، هفت گزارهٔ بنیادین آگوستین را نقل میکند:
۱. پدر خداست.
۲. پسر خداست.
۳. روحالقدس خداست.
۴. پسر پدر نیست.
۵. پسر روحالقدس نیست.
۶. روحالقدس پدر نیست.
۷. تنها یک خدا وجود دارد.
تمامی این گزارهها با تعالیم کتاب مقدس سازگارند. به یاری آنها درمییابیم که تنها یک خدا وجود دارد که در سه شخص ظاهر میشود. ما نیازی نداریم بکوشیم تا در ذات خدا ژرفکاوی کنیم، زیرا او رازی عظیم است و در هر صورت، ما تنها بخشی اندک از او را درمییابیم؛ به همان اندازهای که بر ما مکشوف شده است.
حتی پس از درک این گزارههای بنیادی، هنوز جای شگفتی بسیار باقی است. مطالب فراوان دیگری میتوان گفت، و در نوشتههای بسیطتر نیز بهزیبایی در این مورد بحث شده است. اما امیدوارم این نوشته برای شما آغازی نیکو بوده باشد.