عیسی نجاتدهنده است!
این همان اعتراف نخستین مسیحیان بود. آنان ایمان داشتند که عیسی پسر خداست که بهصورت انسان به زمین آمد. عبارت «عیسی خداوند است» ایمان آنان را در یک جمله خلاصه میکرد.
اناجیل در عهدجدید خبر خوش عیسی مسیح را بازگو میکنند: اینکه او بهوسیلۀ روحالقدس در رحم مریمِ باکره قرار گرفت و از او تولد یافت؛ چگونه زیست و چگونه تعلیم داد و معجزات بسیار بهجا آورد. هویت راستین عیسی، رنجها و مرگ او، و همچنین رستاخیزش در روز سوم، کانون و اساس ایمان مسیحیت است.
عیسی برای تو کیست؟ رابطه و نگرش تو نسبت به عیسی، سرنوشت جاودان تو را رقم میزند. پس کتابمقدس را بردار و او را بیشتر بشناس! عیسی مسیح با مرگ بر صلیب بهخاطر گناهان ما و با رستاخیز از مردگان، راهی گشود تا هر یک از ما بتوانیم او را شخصاً بشناسیم. تنها از طریق عیسی مسیح است که نجات مییابیم و به رابطۀ حقیقی با خدا دسترسی پیدا میکنیم.
«در هیچکس جز او نجات نیست، زیرا زیر آسمان نامی دیگر به آدمیان داده نشده تا بدان نجات یابیم»
(اعمال 12:4).
دانشمندان و تاریخنگاران نمیتوانند تاریخیبودن عیسی را انکار کنند. مردی به نام عیسی در جلیل، در شهری به نام ناصره، پرورش یافت؛ از اینرو او را اغلب «عیسی ناصری» مینامند. عیسی در مکانهای بسیاری تعلیم داد و پیروانی گرد خود آورد؛ شاگردانی که تعالیم او را گردآوری کرده و گسترش دادند. در حدود سال ۳۰ میلادی، در اورشلیم، پونتیوس پیلاطوس فرمان داد تا عیسی را به صلیب بکشند. همۀ این واقعیتها مورد توافق تاریخنگاران است.
اما عیسی که بود؟ چگونه میتوانم او را بهتر بشناسم؟
پاسخ این پرسشها را میتوان در کتابمقدس، بهویژه در عهدجدید یافت.
«آغاز خبر خوش دربارۀ عیسی مسیح پسر خدا»
(مرقس 1:1).
عیسی به مرگ محکوم شد، زیرا رهبران قوم، او را از دیدگاه دین یهود کافر میپنداشتند. او با تعالیم و معجزات خود نشان داد که پسر خداست و از آسمان به زمین نزول کرده است. بر اساس شریعت موسی، هرکس که خود را خدا میدانست «کفرگو – توهینکننده به خدا» محسوب میشد و حکم او مرگ بود.
تنها رومیان حق داشتند حکم اعدام را صادر و اجرا کنند. اما والی آن سرزمین، پونتیوس پیلاطوس، به مشاجرات دینی در میان رهبران یهود علاقهای نداشت. از اینرو، عیسی را نزد او چنین معرفی کردند که گویا میخواهد مردم را بر ضد قیصر (امپراتور روم آن زمان) بشوراند. پیلاطوس در آغاز قانع نشد، امّا سرانجام تحت فشار تسلیم گردید و حکم بر مصلوب نمودن عیسی داد.
هر کس در اناجیل دربارۀ مرگ و مصلوب شدن عیسی مسیح بخواند، ممکن است بپرسد: چرا کسی به این نیکویی و بیگناهی باید چنان مرگی دردناک و هولناک را تحمل کند؟ چرا خدا دخالت نکرد تا او را نجات دهد؟ و چرا عیسی هنگام متهمشدن به ناحق، از خود دفاع ننمود؟
پاسخ را در کتاب اشعیا، فصل ۵۳ مییابیم ــ شگفت آنکه این متن دستکم پانصد سال پیش از مرگ عیسی نوشته شده است. ما مسیحیان باور داریم آنچه این بخش و بسیاری آیات دیگر کتابمقدس میگویند حقیقت محض است: "از آغاز این، نقشهٔ خدا برای نجات بود". عیسی بر صلیب بهخاطر گناهان ما جان داد؛ خدا پسر یگانۀ خود را فرستاد تا رنج کشد و بمیرد تا ما نیازمند تحمل آن نباشیم. او کفّارۀ گناهان ما را پرداخت.
«حال آنکه به سبب نافرمانیهای ما بدنش سوراخ شد، و به جهت تقصیرهای ما لِه گشت؛ تأدیبی که ما را سلامتی بخشید بر او آمد، و به زخمهای او ما شفا مییابیم. همۀ ما چون گوسفندان، گمراه شده بودیم، و هر یک از ما به راه خود رفته بود، اما خداوند تقصیر جمیع ما را بر وی نهاد»
(اشعیا 5:53-6).
دعا: ای عیسای عزیز، رنجهایی را که بر دوش گرفتی فراتر از درک من است، امّا با اطمینان باور دارم که گناهانم در تو آمرزیده شده است.
عهدجدید به ما میگوید افراد بسیاری عیسای از مردگان برخاسته را در جسم دیدند: زنانی که نزد قبر رفتند، شاگردان هراسانی که پشت درهای بسته پنهان شده بودند، دو رهگذر در راه عِمواس، و دیگران. حتی توما، که در تردید بود، فرصت یافت تا زخمهای عیسی را لمس کند. برای همۀ آنان دشوار بود که درک کنند و بپذیرند عیسی حقیقتاً از مردگان برخاسته است.
«پس از آن، یک بار بر بیش از پانصد تن از برادران ظاهر شد که بسیاری از ایشان هنوز زندهاند، هرچند برخی خفتهاند» (اول قرنتیان 6:15) و «او پس از رنج کشیدن، خویشتن را بر آنان ظاهر ساخت و با دلایل بسیار ثابت کرد که زنده شده است. پس به مدت چهل روز بر آنان ظاهر میشد و دربارۀ پادشاهی خدا با ایشان سخن میگفت» (اعمال رسولان 3:1). شاگردان هرگز جان خود را در راه شهادت فدا نمیکردند، اگر به یقین نمیدانستند که عیسی از مردگان برخاسته است.
پس از رستاخیز، عیسی نه بر دشمنان خود ظاهر شد و نه بر تمام مردم جهان. تنها نشانه برای آنان، همان قبر خالی بود؛ جسم او هرگز یافت نشد. هیچ تحقیق و استدلال انسانی قادر نیست کسی را به رستاخیز عیسی قانع نماید؛ ایمان زمانی پدید میآید که انسان شخصاً با عیسی ملاقات کند. او اکنون در آسمان نزد پدر است، امّا کلامش - کتابمقدس - همچنان در سراسر جهان با انسانها سخن میگوید، و کلیسای او خود شاهدی زنده و پایدار است بر اینکه عیسی همچنان زنده است.
«عیسی گفت: آیا چون مرا دیدی ایمان آوردی؟ خوشا به حال آنان که نادیده، ایمان آورند»
(یوحنا 29:20).
دعا: ای عیسی، میگویند تو همچنان زنده هستی؛ آیا هنگام دعا صدای مرا میشنوی؟ (بدین معنا که: اگر زنده هستی لطفا دعاهای مرا بشنو).
بهترین راه برای شناختن عیسی، خواندن دربارهٔ او در عهد جدید است؛ بخشی از کتابمقدس که گستردهترین کتاب در سراسر جهان به شمار میرود. در آن میخوانیم که او چه تعلیم داد، هنگامی که بر زمین بود چه کرد، و نیز حکایتهایی از کسانی که عیسی را میشناختند و با او راه میرفتند. کتابمقدس زندگی، مرگ و رستاخیز عیسی را برای ما بازگو میکند.
در عهد جدید، چندین رساله وجود دارد که بهدست رسولان نوشته شده است. این رسالات به ما بینشی میدهند از اینکه نخستین مسیحیان و کلیساها چگونه بودهاند. این افراد لزوماً عیسی را شخصاً ملاقات نکرده بودند، اما او را میشناختند؛ دربارهٔ او خوانده و شنیده بودند.
حتی امروز نیز افرادی هستند که عیسی را میشناسند. میتوان آنان را در کلیساها یافت؛ جایی که مردم گرد هم میآیند تا بیشتر از کتابمقدس بیاموزند، دعا کنند و در جمع مقدسین شرکت داشته باشند. کلیسایی بیابید و به آن بروید ــ در آنجا نه تنها با کسانی روبهرو خواهید شد که عیسی را میشناسند، بلکه خود شما نیز میتوانید عیسی را بشناسید.
«عیسی در جواب ایشان گفت: «تعالیم من از خودم نیست، بلکه از اوست که مرا فرستاده است. اگر کسی براستی بخواهد ارادۀ او را به عمل آورد، در خواهد یافت که آیا این تعالیم از خداست یا من از خود میگویم»
(یوحنا 16:7-17).
دعا: ای عیسی، میخواهم با تو در مشارکت باشم. لطفا از سر فیض خود مرا ملاقات کن.
هر مسیحی میتواند داستانی متفاوت از شناختن عیسی بازگو کند. یکی ممکن است در یک شب مکاشفهای یافته باشد، دیگری شاید سالها زمان برده باشد تا سرانجام ایمان بیاورد، و دیگری از کودکی با عیسی آشنا شده باشد. تنها یک راه برای مسیحی شدن وجود ندارد. امّا آنچه در همهٔ این تجربهها مشترک است این است که خداوند خود دل افراد را میگشاید تا ایمان را بپذیرند.
در اینجا توصیه سادهای است برای آنان که میپرسند چگونه میتوان مسیحی شد: از خداوند گریزان مباش. گوش دل خود را بگشا تا تعالیم کتابمقدس را بشنوی. بنگر که خداوند از پیش برایت چه کرده است. او تو را محبت میکند. عیسی بر صلیب کیفر گناهانت را بر خود گرفت. تو نزد خدای خویش و نجاتدهندهات گرامی هستی. تنها ایمان بیاور و خدا را شکرگزار باش.
میتوانی از عمق دل چنین دعا کنی: «ای عیسی مسیح، پسر خدا، بر من گناهکار رحم فرما». بر اساس کتابمقدس، خدا بیتردید چنین دعایی را میشنود و گناهانت را میآمرزد. زیرا او بهوسیلهٔ عیسی، آمرزش گناهان را به ما وعده داده است.
ایمان وابسته به احساسات نیست، پس مهم نیست ایمان چه احساسی دارد. آنچه اهمیت دارد این است که به چه کسی ایمان دارید: عیسی تو را نجات میدهد! نجات، عطیهای است از جانب خدا. ما بهوسیلهٔ ایمان آن عطیه را دریافت میکنیم.
عیسی همهٔ شما را به سوی خود فرا میخواند. کلیسایی بیابید؛ در آنجا میتوانید بشنوید که گناهانتان در حضور خدا آمرزیده شده است. در غسل تعمید پاک میشوید و با جماعت ایمانداران پیوند مییابید. سپس میتوانید همراه با دیگر مسیحیان در شام خداوند شریک شوید. و اگر تعمید یافتهاید، ایمانآوردن یعنی بازگشت به خانه، بازگشت به رابطهای زنده با نجاتدهندهٔ خود.
«زیرا هر که نام خداوند را بخواند، نجات خواهد یافت»
(رومیان 13:10).
دعا: ای عیسی مسیح، پسر خدا، بر ما گناهکاران رحم فرما!